اقا تذکره بنده رو شب تولدشون امضا و بهترین عیدی را به من حقیر هدیه کرده بودند...

     ماه شهریور آمدونزدیک تولد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)بودطبق روال همیشگی با توجه به اینکه شغل من کارگردان برنامه های زنده رادیو و تلویزیون در سازمان صدا وسیما هست بایداماده ماموریت جهت اجرای ویژه برنامه های هفته کرامت در مشهد مقدس میشدم واز انجایی که بنده امسال چندین سفر به مشهد مقدس رفته بودم تنها درخواست و آرزویم از آقا امضاء کردن تذکره کربلای معلی جده بزرگوارش  بود که متاسفانه تا آن زمان نصیب و روزی ما نشده بود.

در هفته کرامت مشغول ضبط برنامه هابودیم که روز قبل از تولد آقا فرا رسید ومن ودیگر همکارانم طبق معمول در حال انجام وظیفه جهت پخش زنده سخنرانی یکی از روحانیون بودیم که در بیاناتشون سفارش کردن زائرین و مستمعین محترم بدلیل هزینه های بالا اگر توانی دارند هزینه سفر چند نفر از نیازمندان که هنوز موفق به زیارت آقا نشده اند را به مشهد مقدس تقبل نمایند ومن همان جا بود که دلم لرزید ونیت کردم وبه دل گرفتم که انشاءالله این کار راحتماانجام بدهم اما غافل از اینکه نمیدونستم حالا  بایدچه کسی یا چه افرادی رو نایب الزیاره اقامون بکنم ودرذهن خودم درحال جستجوبودم که ناگهان صدای پیامک افکارم را بهم ریخت .

بعد از مشاهده پیامک چند لحظه مبهوت ماندم برایم یک پیامک از ستاد اکرام ایتام و محسنین استان یزد برای دریافت مساعدت جهت اعزام فرزندان ایتام شهرستان مهریز به مشهد مقدس امد ومن هم با توجه به اینکه  به مدت سه ماه بیشتر نبود که حامی بچه ها شده بودم بسیار خوشحال شدم واشک در چشمانم حلقه زد وسریع با مددکار اکرام آن شهرستان تماس گرفتم وهزینه سفرهشت فرزند یتیم رو به عشق امام هشتم که موفق به زیارت اقامون نشده بودن رو متقبل شدم واز مددکار اکرام خواستم که از بچه ها حتما بخوان  که برای براورده شدن آرزوی من هم دعا کنن وخداحافظی کردم

 عصر همان روز که در حرم در کنار ضریح اقا نشسته بودم  وبا خود خلوت کرده بودم زنگ تلفن همراه به صدا دراومد  وقتی به خودم امدم دیدم از صدا وسیمای مرکز هستن و بهم خبر دادن به عنوان کارگردان نمونه انتخاب شدم وهدیه من یک سفر زیارتی کربلای معلی به همراهی همسرم درماه محرم هست که در آن لحظه بنده فقط شوکه شده بودم ونمیدانستم چه بگویم چون اقا تذکره بنده رو شب تولدشون امضا نموده بودن وبهترین عیدی را به من حقیر هدیه کرده بودن و فقط این رو یاد دارم که درمقابل ضریح امام رضا سجده کرده وشکر وسپاس خدا را به جا اوردم وهمانجا با خود عهد کردم تا زنده هستم حامی فرزندان ایتام باشم و هرسال هشت فرزند یتیم رو به پابوس آقا بفرستم تا دعای خیر این فرزندان یتیم همیشه بدرقه راه خود وخانواده ام باشد.