هـمـه با هــم

برای فــردای ایتـــام

مقالات

هم سیر و هم خندان

 ۱۳۹۵/۰۴/۰۵

علی (ع ) در بین راه متوجه زن فقیری شد که بچه‌های او از گرسنگی گریه می‌کردند و او آنها را به وسائلی مشغول میکرد و از گریه بازمیداشت . برای آسوده کردن آنها دیگی که جز آب چیز دیگری نداشت، بر پایه گذاشته بود و در زیر آن آتش می‌افروخت تا آنها خیال کنند برایشان غذا تهیه می‌کند. باینوسیله آنها را خوابانید. علی علیه السلام پس از مشاهده این جریان با شتاب بهمراهی قنبر بمنزل رفت . قنبر مى گوید: امـام عـلى عـلیه السّلام با اطلاع از حال زار این یتیمان به خانه برگشت و برنج و خـرمـا و روغـن فـراهـم کـرده در حـالى کـه آن را خـود بـه دوش کـشـیـد، مـرا اجـازه حمل نداد، وقتى به خانه یتیمان رفتیم، غذاهاى خوش طعمى درست کرد و به آنان خورانید تا سیر شدند.

 
سـپـس بـر روى زانـوهـا و دو دسـت راه مـى رفـت و بـچـّه ها را با تقلید از صداى بَع بَع گوسفند مى خنداند، بچّه ها نیز چنان مى کردند و فراوان خندیدند.

سپس از منزل خارج شدیم. گفتم:  ای مولای من امروز دو چیز مشاهده کردم که علت یکی را می‌دانم اما سبب دومی بر من آشکار نیست. اینکه توشه بچه‌های یتیم را خودتان حمل کردید و اجازه ندادید من شرکت کنم از جهت نیل بثواب و پاداش بود و اما تقلید از گوسفندان را ندانستم برای چه کردید؟

 
امام على علیه السّلام فرمود:
اوّلى براى رسیدن به پاداش،  دوّمـى بـراى آن بـود کـه وقـتـى وارد خـانه یتیمان شدم آنها گریه مى کردند، خواستم وقتى خارج مى شوم، آنها هم سیر باشند و هم خندان. 

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.